Inner Banner

مروری بر انواع سیستم های نگهداری در انبارهای صنعتی

امتیاز دهید :

تعاریف:
• رک (Rack) :
در انبارهای صنعتی بزرگ کالاها در قفسه هایی بزرگ نگهداری می شوند. این قفسه ها را رک می نامند که دارای صفحات و اتصالات محکم از جنس فلزات سخت می باشند به طوری که بتوانند واحدهای محصولات را در وزن های بالا تحمل کنند.

• قفسه بندی یا رکینگ (Racking) :
برای نگهداری محصولات در مقیاس انبوه، روی قفسه ها، از یک مدل مشخص و متعارف استفاده می شود که این مدل را رکینگ یا قفسه بندی می نامند. برای برقرار کردن مدل مذکور به غیر از قفسه عناصر و تشکیلات زیادی لازم است؛ برای نمونه موتورهای مکانیکی قوی، تسمه، رول، شاتل، ریل، جک و بسیاری عناصر دیگر؛ به گونه ای که این عناصر به صورت هماهنگ استفاده می شوند تا کالا روی رک در نقطه مشخص، نگهداری گردد لذا این مجموعه تشکیل یک سیستم را می دهد. به همین خاطر است که مبحث مهمی با عنوان سیستم های نگهداری انبار در علم لجستیک واقع شده است.
• فرکانس ورود و خروج (Turnover) :
این واحد اندازه گیری نشان می دهد که در طول یک سال مالی(Fiscal year) ، هر چند وقت یکبار مقدار میانگین موجودی (Stock) یک کالا صفر (Remove) و دوباره پر(Replenish) می شود. هر چقدر این عدد بزرگتر باشد یعنی ضریب ورود و خروج کالا بیشتر است.
• مهلت انتقال: (Transfer Deadline)
این پارامتر تعیین کننده حداکثر زمانی است که باید کالا به مقصد برسد. در شرکت های تولیدی منظور از مقصد خط تولید می باشد.

بررسی انواع سیستم های نگهداری کالا در انبار از نگاه ایستا و پویا بودن:

1- نگهداری ایستا (Static storage)
در این ساختار مکان نگهداری کالا تغییر نمی کند یعنی یک کالا فقط در مکان مختص به خودش قرار می گیرد به طوری که در مکان مذکور کالای دیگری نمی تواند قرار گیرد. این مدل مناسب محیط هایی می باشد که در آن فرکانس ورود و خروج کالا در سطح حداقل باشد. این موضوع به این دلیل است که در صورت بالا رفتن فرکانس نمی توان کالا را به مکان بهتری انتقال داد .

مزایا:
• در مدل ایستا، زمان آموزش(Training time) به نیروهای جدید به حداقل می رسد. به این دلیل که یک مکان خاص فقط برای یک محصول خاص در نظر گرفته شده و انبار ساده تری خواهیم داشت.
• تمامی کالاها با تاریخ ورود مختلف در یک مکان نگهداری میگردد، که این موضوع باعث ساده تر شدن بکارگیری ساختار FIFO یا LIFO در انبار خواهد شد.

معایب:
• با توجه به این که هر مکان به طور خاص برای یک کالا است؛ در صورتی که موجودی آن کالا کم باشد فضای خالی بدست آمده به عنوان فضای از دست رفته انبار به حساب خواهد آمد.
• با توجه به محدودیت مکان برنامه ریزی شده برای یک کالا، در صورت افزایش فرکانس ورود و خروج کالا به انبار، فضای کافی برای ذخیره سازی وجود نخواهد داشت.
• در صورت کاهش فرکانس ورود و خروج کالا به انبار، فضای برنامه ریزی شده خالی مانده و به عنوان فضای از دست رفته انبار محاسبه میگردد


2- نگهداری پویا(Dynamic storage)
در این ساختار بر خلاف مدل ایستا، کالا می تواند در هر مکان قابل دسترس دیگری هم نگهداری شود. به عنوان نمونه اگر در یک دوره زمانی خاص قرار باشد فرکانس یک کالا با توجه به تقاضای زیاد بالا رود، می توانیم آن کالا را در نزدیکترین مکان به لوکیشن اصلی و یا هر مکان مناسب دیگری نگهداری کنیم. به عبارت دیگر، یک کالا همزمان می تواند در بیش از یک مکان نگهداری شود.

مزایا:
• با توجه به اینکه موقعیت کالا ثابت نیست می توان مکان قرارگیری کالا را متناسب با نیاز تغییر داد تا کارایی را افزایش دهیم .در این حالت با افزایش یا کاهش فرکانس ورود و خروج مشکل کمبود فضا یا فضای از دست رفته نخواهیم داشت.
• فضای از دست رفته در این مدل کمتر است زیرا کالاهای با موجودی پایین می توانند به موقعیت های کوچکتر انتقال داده شوند و فضای از دست رفته به طور قابل ملاحظه ای کمتر شود.


معایب:
• با توجه به اینکه کالا ها از جهت بالا رفتن کارایی همواره جابجا می شوند، زمان و هزینه اختصاص داده شده برای جابجایی هر کالا در انبار ، در اکثر مواقع بیشتر از حالت ایستا خواهد بود.
• در صورتی که ورود و خروج یک کالا قطع شود، راندمان سیستم پایین خواهد آمد زیرا باید موجودی آن کالا به مکانی دیگر منتقل شود تا فضای از دست رفته کاهش یابد.
• به دلیل تنوع و گستردگی موقعیت های کالا ها، آموزش برای افراد تازه کار مقداری پیچیده خواهد بود.
• با توجه به محل های متعدد نگهداری کالا در این روش، بکارگیری روش FIFO یا LIFO در انبار مشکل تر از ساختار ایستا خواهد شد.

به طور کلی در صورتی که کالا های موجود در انبار دارای فرکانس ورود و خروج زیادی باشند از روش پویا استفاده می شود . اما اگر از انبار جهت نگهداری محصولات غیر قابل استفاده یا بلوکه شده استفاده می شود، حالت ایستا انتخاب بهتری خواهد بود.

انواع رکینگ:

1. پشته بلوکی (Block Stacking) 

 

در این تکنیک واحدها (پالت، جعبه، استوانه و ...) مستقیماً روی کف بر روی هم بدون استفاده از قفسه، انباشت می شوند. این مدل دارای مزایا و معایبی به شرح زیر می باشد :

 

2. پالت فلو (Pallet-Flow Racking)

در روش پالت فلو، پالت در یک راستا و قابلیت حرکت بر روی رول ها را خواهد داشت ، بدین حالت که خط جریان حرکتی پالت دارای شیبی ملایم خواهد بود تا بدینوسیله جاذبه باعث شود که پالت حرکت کرده و به انتهای قفسه برسد. در این سیستم عملیات بارگذاری و تخلیه در دوجناح صورت می پذیرد یعنی در یک جناح پالت بارگذاری، و در دیگر جناح برداشته می شود. برای اینکه پالت با سرعت مطمئنه به سمت جناح تخلیه حرکت کند، سیستم کنترل سرعت نیز در مجموعه لحاظ می شود.


 

 

3. پوش بک (Push-Back Racking)
در این مدل عملیات بارگذاری و تخلیه کالا فقط از یک جناح انجام می گیرد. برای قرار دادن پالت جدید باید تمام پالت ها به ناحیه عقب قفسه منتقل شوند تا پالت جدید امکان قرار گیری داشته باشد. لذا برای این منظور از دو روش استفاده می گردد:
استفاده از شاتل: (shuttle) در این روش تمام پالت ها به غیر از پالت آخر به کمک شاتل که روی ریل نگهدارند در دو جهت حرکت می کند، به سمت انتها منتقل می شوند تا فضا برای پالت جدید باز شود.
استفاده از رولرها: (Rollers) در این حالت رولر هایی روی بدنه ساختار بصورت مورب تعبیه شده که با استفاده از قسمت های میانی این رولرها، پالتها حرکت کرده تا جا برای پالت جدید باز شود.

 

4. طبقاتی (Mezzanine Flooring)

 

رکینگ طبقاتی در انبارهایی که از ارتفاع زیادی برخوردار هستند استفاده می شود. در این حالت می توان روی هر طبقه کالاها را با استفاده از سایر رکینگ ها به صورت ترکیبی انبار کرد.
یکی از اهداف استفاده از این مدل این است که فضای از دست رفته عمودی تا حد امکان کم شود. در بسیاری از موارد با بالا رفتن تنوع و گستردگی مواد، تمایل به اینکه محصولات در مکان های جدا نگهداری شوند بالا می رود که استفاده از یک انبار جدا، مجموعه را با هزینه بیشتر مواجه خواهد نمود. اما از سوی دیگر با استفاده از این مدل ما مطمئن خواهیم بود که انبار جدید ما در همان ساختمان واقع شده و کالاها با توجه به معیارهای مشخص، دسته بندی (Classification) و هر دسته نیز در طبقه اختصاصی خود انبار می گردد. 

 

 

تعداد سیستم های نگهداری برای انبارهای بزرگ زیاد نبوده، اما ضریب تکنولوژیک بودن آن ها متفاوت است. برای نمونه ممکن است دو انبار مختلف از یک رکینگ یکسان استفاده کنند اما یکی از انبارها مدل مورد نظر را با استفاده از وسایل و تجهیزات مدرن تر با مکانیزاسیون جدیدتر راه اندازی کرده، در حالی که انبار دیگر به صورت ساده تر مدل را بکار گرفته باشد
نکته دیگر در این زمینه این است که استفاده از یک مدل خاص مستلزم وجود بستر مناسب برای اجرا می باشد. مثلاً مدل طبقاتی برای انبارهای کوتاه امکانپذیر نیست. بنابراین فاکتورهای زیادی در انتخاب رکینگ مناسب مورد توجه قرار می گیرند که مواردی در زیر آورده شده است:
• فضا و ارتفاع انبار
• هزینه اولیه راه اندازی و هزینه های نگهداری و تعمیرات
• مشخصات کالا شامل نوع بسته بندی، فرکانس ورود و خروج و دمای نگهداری کالا
• محدودیت زمانی انتقال کالا مشتری یا خط تولید
• نحوه ورود و خروج کالا به/ از انبار